با سلام مدیریت وبلاگ تفریحی مسجدسلیمان هستم آدرس لینک باکس من را در قالب وبلاگتان قرار دهید من هم این کار را انجام داده ام از وبلاگ من دیدن کنید باتشکر مدیریت وبلاگ نیما تورنگ
یارا وقتیکه آمدی نشناختمت و گاه رفتنت خبر نشدم در این میانه حیرانی با من ماند. نامت ورد زبان است. حکایتت را بی مقدمه باز گو کن.
امان الله
دوشنبه 9 شهریورماه سال 1388 ساعت 12:32 ب.ظ
سلام اردشیر زندگی خیلی از کسانی که ادعا دارند هم در توربه ای بر روی خر وجدانشان هم جا نمی شود که او سطلی دارد برای بردن آ ب رو اندازی دارد از پشم گوسفندانش دل دارد همچون دریا وفکر دارد برای پیمودن البته می د اند برای کجا
واقعیتی تلخ از لرهای امروز! آب های ما را به قم ، اصفهان ، یزد و... می برند و کارخانه می زنند در حالی که در همین مناطق لرنشین کم آبی است، آب خوردن نیست ، آب کشاورزی نیست و خشکسالی منطقه را گرفته. اما مگر فارس ها اجازه می دهند لرها آب بخورند
"آخه لرها که جزو واجبات نیستند. مناطق لرنشین باید بیابان شوند و روزدهایشان بیابان های مناطق فارس نشین را آباد کند. مهم نیست که در بروجرد ظرفها نشسته می ماند . مهم نیست که زمین های کشاورزی لرها در راه احداث تونل های کوهرنگ برای انتقال آب به اصفهان زیر آب می رود و مردم آنجا باید در به در آواره ی شهرها شوند. مهم نیست که مردم کوهرنگ و لرستان آب خوردن ندارند. مگر مهم است؟ آخر اصفهانی ها می خواهند چند کارخانه جدید بسازند،نیاز به آب است.و...
اگر هم تعدادی از لرها اعتراض کردند می دانید چه اتفاقی می افتد؟http://big-lorestan.mihanblog.com/post/19
محمدمراد
یکشنبه 15 شهریورماه سال 1388 ساعت 08:58 ق.ظ
جناب رضایی عزیز جهان سست است و بی بنیاد از این فرهاد کش فریاد به دنیای دهشت بار سری بزنید
سلام همشهری مسجد سلیمان امروز بس دلگیر و بی خدا وامانده من آنجا مانده ام در منزل شرکت نفت به جهت کار پدر در بنگله اسکاچ کریسنت یا به قول حضرات کوی شهید چمران!!1 و پدر حاصل یک عمر کار روتین را خوب می داند پس از بازنشستگی هنوز سحر خیز است و مرا به یاد حراستی های آدم فروش ان زمان تا به حال ماندازد که همه جا پچ پچ داشتند و ذایل کردن کارشان بو بدتر از زنان نشسته در لبن های کارگری نفتون و پدر هنوز آستین کوتاه می پوشد ادکلن و سه تیغه کردن را خوب ارج می نهد به همه آنانی که بر سر کار نهاد و حال سر کار میگذارندش در جوابشان باید گفت :زکی ی ی ی و خوب است که نامش در بس محافلی نیک رانده می شو اما حق نبود بر این زادگاهم که شور آدمهای بی جد نابودش کنند با شارهای امروزی
محمدمراد
دوشنبه 23 شهریورماه سال 1388 ساعت 04:48 ب.ظ
با درود بشما دوست عزیز
با اجازه وبلاگتان را در پیوندهایم قرار دادم ، ضمن خرسند بودن از تبادل ،
منتظر نظرات ارزشمند و عالمانه شما در "تلواسه"هستم
با سلام تلواسه را معرفی فرمایید.
سلام.کاش گزارش یا عکسهای همایش را هم بگذارید.
با سلام چرا بعضی از وبلاگها صرفا نظرات دوستانشان را درج می کنند؟
سلام.
من یکی از دوستان شما هستم که لطف کرده اید مرا با نام شهر ما خانه ما لینک نموده اید اگر ممکن است مرا به این اسم لینک کنید
مسجدسلیمان شهر ما خانه ما
از لطف شما بسیار متشکرم
با سلام مدیریت وبلاگ تفریحی مسجدسلیمان هستم آدرس لینک باکس من را در قالب وبلاگتان قرار دهید من هم این کار را انجام داده ام
از وبلاگ من دیدن کنید
باتشکر مدیریت وبلاگ نیما تورنگ
با سلام وآرزوی توفیق
آیا از مراسم سالگرد شاعر ارجمند سیروس رادمنش گزارشی دارید.؟
یارا
وقتیکه آمدی نشناختمت
و گاه رفتنت خبر نشدم
در این میانه حیرانی با من ماند.
نامت ورد زبان است.
حکایتت را
بی مقدمه
باز گو کن.
سلام اردشیر
زندگی خیلی از کسانی که ادعا دارند هم در توربه ای بر روی خر وجدانشان هم جا نمی شود که او سطلی دارد برای بردن
آ ب رو اندازی دارد از پشم گوسفندانش دل دارد همچون دریا
وفکر دارد برای پیمودن البته می د اند برای کجا
واقعیتی تلخ از لرهای امروز!
آب های ما را به قم ، اصفهان ، یزد و... می برند و کارخانه می زنند در حالی که در همین مناطق لرنشین کم آبی است، آب خوردن نیست ، آب کشاورزی نیست و خشکسالی منطقه را گرفته. اما مگر فارس ها اجازه می دهند لرها آب بخورند
"آخه لرها که جزو واجبات نیستند. مناطق لرنشین باید بیابان شوند و روزدهایشان بیابان های مناطق فارس نشین را آباد کند. مهم نیست که در بروجرد ظرفها نشسته می ماند . مهم نیست که زمین های کشاورزی لرها در راه احداث تونل های کوهرنگ برای انتقال آب به اصفهان زیر آب می رود و مردم آنجا باید در به در آواره ی شهرها شوند. مهم نیست که مردم کوهرنگ و لرستان آب خوردن ندارند. مگر مهم است؟ آخر اصفهانی ها می خواهند چند کارخانه جدید بسازند،نیاز به آب است.و...
اگر هم تعدادی از لرها اعتراض کردند می دانید چه اتفاقی می افتد؟http://big-lorestan.mihanblog.com/post/19
جناب رضایی عزیز
جهان سست است و بی بنیاد از این فرهاد کش فریاد
به دنیای دهشت بار سری بزنید
سلام همشهری مسجد سلیمان امروز بس دلگیر و بی خدا وامانده
من آنجا مانده ام در منزل شرکت نفت به جهت کار پدر در بنگله اسکاچ کریسنت یا به قول حضرات کوی شهید چمران!!1
و پدر حاصل یک عمر کار روتین را خوب می داند پس از بازنشستگی هنوز سحر خیز است و مرا به یاد حراستی های آدم فروش ان زمان تا به حال ماندازد که همه جا پچ پچ داشتند و ذایل کردن کارشان بو بدتر از زنان نشسته در لبن های کارگری نفتون و پدر هنوز آستین کوتاه می پوشد ادکلن و سه تیغه کردن را خوب ارج می نهد به همه آنانی که بر سر کار نهاد و حال سر کار میگذارندش در جوابشان باید گفت :زکی ی ی ی و خوب است که نامش در بس محافلی نیک رانده می شو اما حق نبود بر این زادگاهم که شور آدمهای بی جد نابودش کنند با شارهای امروزی
سلام
با یک قطره دلتنگی بروزم.
درود دوست
این نگهبان کوچک زبان بختیاری بر پشت مرکب کوچ با همه ی خستگی اش چه نگاه نافذی دارد.
بدرود