شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

مسجدسلیمان

 

بوی ترانه ی گمشده می دهی

بوی لالایی باغ های کنار

کنار کتیبه های کورش و زرتشت

 

تو از قبیله ی شعری

تو را از چهار راه خسته ی نفتون می شناسند

از خضوع آبشارهای تمبی

از غروب کاهگلی چشمه علی

و پنجشنبه های باستانی

کلگه و چهاربیشه

شهر من

خورشید در چشمانت نمیرد

که غرور را پرغزل

بر پیشانی ات بوسه می زنند

آنانی که پرسشی داشتند و

از روزگار ما رفتند.

--------------  سعید مرادی

 از مجموعه جمجمه های بی امضا

رازدل

سوای صدای استاد شجریان که آسمانی و دست نیافتنی است برخی ترانه ها چنان به دل می نشیند که ترا با خود به دوردست ها میبرد مثل تصنیف نبسته ام به کس دل  با صدای همایون شجریان ویا این ترانه ای که من مرتب گوش می دم  . راز دل با صدای علیرضا قربانی   

دانلود آن هم

http://s2.picofile.com/file/7241520214/01_Raze_Del.mp3.html

 

ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من ، این سکوت مرا ناشنیده مگیر
ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر ، سوز و ساز دلم را ندیده مگیر

امشب که تو ، در کنار منی ، غمگسار منی ، سایه از سر من تا سپیده مگیر
ای اشک من ، خیز و پرده مشو ، پیش چشم ترم ، وقت دیدن او ، راه دیده مگیر

دل دیوانه ی من به غیر از محبت گناهی ندارد ، خدا داند
شده چون مرغ طوفان که جز بی پناهی ، پناهی ندارد ، خدا داند
منم آن ابر وحشی که در هر بیابان به تلخی سرشکی بیفشاند
به جز این اشک سوزان ، دل نا امیدم گواهی ندارد ، خدا داند

ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من ، این سکوت مرا ناشنیده مگیر
ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر ، سوز و ساز دلم را ندیده مگیر

دلم گیرد هر زمان بهانه ی تو ، سرم دارد شور جاودانه ی تو
روی دل بود به سوی آستانه ی تو
چو آید شب ، در میان تیرگی ها ، گشاید تن ، روح من به شور و غوغا
رو کند چو مرغ وحشی ، سوی خانه تو

ای بی وفا ، راز دل بشنو ، از خموشی من ، این سکوت مرا ناشنیده مگیر
ای آشنا ، چشم دل بگشا ، حال من بنگر ، سوز و ساز دلم را ندیده مگیر

امشب که تو ، در کنار منی ، غمگسار منی ، سایه از سر من تا سپیده مگیر
ای اشک من ، خیز و پرده مشو ، پیش چشم ترم ، وقت دیدن او ، راه دیده مگیر



                       شعر از بهادر یگانه با آهنگی از همایون خرم