شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

به بهانه روز معلم

به خودم می گفتم:بچه ها تنبل و بد اخلاقند

دست کم میگیرند

درس ومشق خود را

باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم

 و نخندم اصلا

تا بترسند از من

و حسابی ببرند

خط کشی آوردم،

درهوا چرخاندم...

 چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید

...


مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !

اولی کامل بود،

دومی بدخط بود

بر سرش داد زدم...

سومی می لرزید...

خوب، گیر آوردم !!!

صید در دام افتاد

و به چنگ آمد زود...

دفتر مشق حسن گم شده بود

این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت

تو کجایی بچه؟؟؟

بله آقا، اینجا

همچنان می لرزید...

” پاک تنبل شده ای بچه بد ”

" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند"

” ما نوشتیم آقا ”


بازکن دستت را...

خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم

او تقلا می کرد

چون نگاهش کردم

ناله سختی کرد...

گوشه ی صورت او قرمز شد

هق هقی کردو سپس ساکت شد...

همچنان می گریید...

مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله


ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد

زیر یک میز،کنار دیوار، 
دفتری پیدا کرد
……

گفت : آقا ایناهاش، 
دفتر مشق حسن

چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود

غرق در شرم و خجالت گشتم

جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود

سرخی گونه او، به کبودی گروید ..

صبح فردا دیدم

که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر

سوی من می آیند...

خجل و دل نگران، 
منتظر ماندم من

تا که حرفی بزنند

شکوه ای یا گله ای، 
یا که دعوا شاید

سخت در اندیشه ی آنان بودم

پدرش بعدِ سلام، 
گفت : لطفی بکنید،
 
و حسن را بسپارید به ما ”

گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟

گفت : این خنگ خدا

وقتی از مدرسه برمی گشته

به زمین افتاده 
بچه ی سر به هوا،
 
یا که دعوا کرده

قصه ای ساخته است

زیر ابرو وکنارچشمش،
متورم شده است

درد سختی دارد، 
می بریمش دکتر
 
با اجازه آقا
…….

چشمم افتاد به چشم کودک...

غرق اندوه و تاثرگشتم

منِ شرمنده معلم بودم

لیک آن کودک خرد وکوچک

این چنین درس بزرگی می داد

بی کتاب ودفتر .

من چه کوچک بودم

او چه اندازه بزرگ

به پدر نیز نگفت

آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم

عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم

من از آن روز معلم شده ام .

او به من یاد بداد  درس زیبایی را...

که به هنگامه ی خشم

نه به دل تصمیمی

نه به دل دستوری

نه کنم تنبیهی


***

یا چرا اصلا من 
عصبانی باشم

با محبت شاید،
گرهی بگشایم

با خشونت هرگز...

          با خشونت هرگز...

                   با خشونت هرگز...

 

آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم، دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای خوشبختی خودت دعا کنی؟  


نظرات 9 + ارسال نظر
انتشارات دلا دوشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:43 ب.ظ http:///http:/entesharatdela.blogfa.com/

مسجدسلیمان و دفاع مقدس منتشر می شود



ایسنا خوزستان/ سومین کتاب سید حیدر موسوی با عنوان مسجدسلیمان و دفاع مقدس به زودی به زیور چاپ آراسته خواهد شد. سعید مرادی مدیر انتشارات دلا مسجدسلیمان با اعلام این خبر گفت: مسجدسلیمان و دفاع مقدس سومین کتاب سید حیدر موسوی در حوزه ادبیات دفاع مقدس است که توسط انتشارات دلا مسجدسلیمان منتشر خواهد شد. وی گفت: این کتاب در 160 صفحه با کاغذ گلاسه و به صورت تمام رنگی تا یک ماه دیگر در دسترس علاقمندان قرار خواهد گرفت. مرادی ادامه داد: در این کتاب از گردان سلمان و شهدایی همچون شهید بهنام محمدی، برادران الهی، برادران میرقائد، برادران بردبار، برادران صالحپور و تعدادی دیگر از شهدا همچون شهید فرزاد حافظی، صید مراد اشرفپور، محمد رضا کیانی زاده، کورش باقری، اکبر قاسمی پور، داریوش شهنی خواجه، حسن کریمپور، بابک چراغی، خیبر بهرامی، آرش بارانی، منصور لندری و... همچنین در بخش های دیگری از این کتاب ذکر خاطرات نویسنده از دوران دفاع مقدس، شهدای هوانیروز، شهدای تانک سازی، شهدای بمباران، جانبازان، اسرا و...همراه با عکس هایی خاطره انگیز آمده که امیدواریم مورد توجه مردم عزیز قرار بگیرد. لازم به ذکر است بیش از این انتشارات دلا مسجدسلیمان کتب وقتی خمپاره ها دهل می کوبیدند و مسجدسلیمان و روزهای حماسه توسط همین نویسنده را منتشرکرده که بسیارمورد توجه قرار گرفته و چندین بار نیز تجدید چاپ شده است.

شبکه خبر مسجدسلیمان پنج‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:08 ق.ظ http://www.masjedsoleiman-khabar.ir

چه زیبا نوشته ای و چه زیبا سخنی یاد گیرم خود هم در این وادی نشکنم غرور کسی را
سپاس و درود استاد
حسین پور

جلال اسفندیاری دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:19 ب.ظ http://http://shiheyafagh.blogfa.com/

باسلام ودرود
دعوتید باموضوعیت ذیل:
تاریخ حقیقی ملتی را سیاه نکنید
باتوجه به باورهای دینی که ما داریم انتظار میرود که رهبران دینی ما چه در قلمفرسائی چه در تریبونها طوری رفتار کنند که به موعظه وفرمایشات آنان اعتماد کنیم وآنگونه صادقانه رفتار کنند که پیروان دینی خودرا همیشه در صحنه ببینند ودر عرصه اعتقادی حفظ کنند ونام نیک مردمان را ضایع نکنند . اینگونه سیاه کاریها چیزی جزء کمرنگ کردن اعتقادات یک ملت نیست زیرا انسان را نسبت به وقایع ساختگی تاریخ نمای گذشته مشکوک میکند و این فکر را در ذهن تداعی میکند که همه سیاه کاریها ومظلوم نمائی ها همچون اینگونه سناریوها ساختگی وتنها به نفع جریان خاصی بوده است . بیائید پیش از آنکه سندهائی روشود،حقیقت تاریخ را آنگونه که هست به نمایش بگذارید وتاریخ حقیقی ملتی را سیاه نکنید.

این گزارش را درسایت نشریه اینترنتی مردم لر وهمچنین وب سایت کلنگچی با مدیریت آقای سامان فرجی بیرگانی دریافت وجهت اطلاع یاران خود انعکاس داده ام

جلال اسفندیاری دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:19 ب.ظ http://http://shiheyafagh.blogfa.com/

باسلام ودرود
دعوتید باموضوعیت ذیل:
تاریخ حقیقی ملتی را سیاه نکنید
باتوجه به باورهای دینی که ما داریم انتظار میرود که رهبران دینی ما چه در قلمفرسائی چه در تریبونها طوری رفتار کنند که به موعظه وفرمایشات آنان اعتماد کنیم وآنگونه صادقانه رفتار کنند که پیروان دینی خودرا همیشه در صحنه ببینند ودر عرصه اعتقادی حفظ کنند ونام نیک مردمان را ضایع نکنند . اینگونه سیاه کاریها چیزی جزء کمرنگ کردن اعتقادات یک ملت نیست زیرا انسان را نسبت به وقایع ساختگی تاریخ نمای گذشته مشکوک میکند و این فکر را در ذهن تداعی میکند که همه سیاه کاریها ومظلوم نمائی ها همچون اینگونه سناریوها ساختگی وتنها به نفع جریان خاصی بوده است . بیائید پیش از آنکه سندهائی روشود،حقیقت تاریخ را آنگونه که هست به نمایش بگذارید وتاریخ حقیقی ملتی را سیاه نکنید.

این گزارش را درسایت نشریه اینترنتی مردم لر وهمچنین وب سایت کلنگچی با مدیریت آقای سامان فرجی بیرگانی دریافت وجهت اطلاع یاران خود انعکاس داده ام

جلال اسفندیاری دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:33 ب.ظ http://shiheyafagh.blogfa.com

باسلام ودرود
دعوتیدبه موضوع ذیل:
تاریخ حقیقی ملتی را سیاه نکنید
صنوبرفیلمی علیه تاریخ
باتوجه به باورهای دینی که ما داریم انتظار میرود که رهبران دینی ما چه در قلمفرسائی چه در تریبونها طوری رفتار کنند که به موعظه وفرمایشات آنان اعتماد کنیم وآنگونه صادقانه رفتار کنند که پیروان دینی خودرا همیشه در صحنه ببینند ودر عرصه اعتقادی حفظ کنند ونام نیک مردمان را ضایع نکنند . اینگونه سیاه کاریها چیزی جزء کمرنگ کردن اعتقادات یک ملت نیست زیرا انسان را نسبت به وقایع ساختگی تاریخ نمای گذشته مشکوک میکند و این فکر را در ذهن تداعی میکند که همه سیاه کاریها ومظلوم نمائی ها همچون اینگونه سناریوها ساختگی وتنها به نفع جریان خاصی بوده است . بیائید پیش از آنکه سندهائی روشود،حقیقت تاریخ را آنگونه که هست به نمایش بگذارید وتاریخ حقیقی ملتی را سیاه نکنید.
این گزارش را درسایت نشریه اینترنتی مردم لر وهمچنین وب سایت کلنگچی با مدیریت آقای سامان فرجی بیرگانی دریافت وجهت اطلاع یاران خود انعکاس داده ام.
[گل][گل][گل][گل]

سعید مرادی شنبه 22 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 03:12 ق.ظ

سایت خبری باشگاه روزنامه نگاران مسجدسلیمان

دکتر کرم پور شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:20 ب.ظ

سلام
من دانشجوی پزشکی اصفهان هستم اما بچه همین جام.چرا وبلاگتون به روز نیست؟دنبال یه مقاله خوب در مورد واژه mis هستم خوشحال میشم اگه بتونید کمکم کنید.

دکتر کرم پور شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:21 ب.ظ

سلام
من دانشجوی پزشکی اصفهان هستم اما بچه همین جام.چرا وبلاگتون به روز نیست؟دنبال یه مقاله خوب در مورد واژه mis هستم خوشحال میشم اگه بتونید کمکم کنید.

ali دوشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:00 ب.ظ

این همه سال این وبلاگ و داری حتی واست خاطره شده سال 82 من 9 سالم بوده الان 19 سال از اون موقع شما این وبلاگ و داشتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد