منطقه شیمبار-بهار۸۳-دردورنمای تصویرکوه کی نو مشهوداست
ابرهای همیشه
-----
زیراین ابرهای همیشه
بگوخورشیدکجاست
بگوآسمان راهمیشه
کجامی توان آبی دید
بگوکجای این گستره ناپیدا
می شودیک بار
فقط یک بار
وبرای همیشه
سرنهادومرد
غلام رضوی -مجموعه شعرپس ازسالهاخاموشی
سلام دوست عزیز امیدوارم حالت خوب باشه
تو هم مارو تحویل نگرفتی بی معرفت یه درخواست ازت کردم
من ازت خواهش می کنم
من همیشه عادت کردم بی معرفتی ببینم اما بیشتر بیرون از خوزستان تو رو به همون عشقت به سرزمین قشنگی که توشیُ من خاطرات خیلی عجیبی از بچگیم از اون جا دارم از نوروزاُ شاید باور نکنیُ اما..نمی تونمبگم اونجا چیکار می کردم چون شناسایی می شم
بی معرفت ما تو دنیای بیرون اینترنت هیچ رفیقی نداریم
اینجام چون گم و گوریم کسی نمی بینتمون یه دوست پیدا کردیم
با این حال من خودم مدیون شمام ازت می خوام برای خدا حلال کنیُ البته رابطم با خدام خیلی خوب نیست اونم هیچ موقع تحویلم نگرفته.. اما دیگه خوب من دستم بسته تنها ازت خواهش می کنم راضی باشی هیچ چیزی هم بلد نیستم عوضش بدم
ارزو دارم همیشه تندرست باشی و شهر شما و همه شهرای خوزستان وو بقیه جاهای ایران به حقشون برسنف اما مسجد سلیمان و خوزستان خیلی مظلومن..
سلامی گرم چون گرمای سوزان خوزستان خدمت تمام بچه های مسجدسلیمان مخصوصا بچه های محله (سرمسجد)
من نمی تونم بچه های مسجدسلیمان را آنطور که لایقشان است وصف کنم ولی می تونم بگم که مخلص همشون هستم . راستی من هم متولد مسجدسلیمان محله( سر مسجد) هستم که هشت سال است ساکن تهرانم ولی هنوز عشق به (ام.ای.اس) در من از بین نرفته و نخواهد رفت.
سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۳ درساعت۱۵:۱۵