آشناوایلیاتیم ،بختیاریم ازسکون هرچه دل عاشقان فراریم
اسب خوب وبرنویی ،گنج مردایل ماست دی بلال ودی بلال شعربی بدیل ماست
دل بهانه گیرشد،بازهم هوای کوچ ازگدارسینه ام می رسدصدای کوچ
تنگ می شوددلم توی قیل وقال شهر تشنه ام ،کجاست آب ؟آب چشمه ای زلال
نیست توی سفره ام کاسه های اشکنه توی ظلمتی غریب،کو؟کجاست روزنه؟
پر زٍ عطرپونه اید،مردمان خوب ایل می دهدصدایتان بوی دلکش ((چویل))
کوچ می کنیدومن مانده درسکون عشق دورازشمادلم رفته تاجنون عشق
درسیاه چادرید ، من غریبه توی شهر زندگی بکام من گشته تلخ و مثل زهر
شهریم ولی ،ازتبارسبزسادگی روستادلم ،مظهری ز روگشادگی
کی خبرزفتنه هااززمانه داشتیم فکرمان به مزرعه یاکه آنچه داشتیم
ساعتی نداشتیم جزصدای یک خروس آه ،چهره هایمان می شودعجب عبوس
خنده می کندوای !مردمان شهرما تاکه مردایل مامی رودزکوچه ها
ناسلامتی !من ازایل بختیاریم پس چرافراری ازایل دل بهاریم ؟
فخرمن اصالتم ،فخرمن نجابتم خالی ازریاورنگ ،چشمه ای صداقتم
درمرام ایل ما،مردیعنی یک سوار زن صفای مطلق است،مردغیرت است وکار
شعرازفریده چراغی ((ممیرا))
درکتاب تاریخ بختیاری سرداراسعدآمده است که زبان بختیاری هاهمان زبان پهلوی قدیم است که کیانیان وساسانیان بدان سخن گفته اند
گویش بختیاری به لهجه های گوناگونی تقسیم می گرددکه این تنوع ناشی ازدورازهم بودن محل اسکان وکوهستانی بودن ومحدودبودن مراوداتشان است واین وضعیت باعث شده که همجواری هردسته ازآنهاباقومیت های دیگروتعامل باآنهابرروی لهجه آنهاتاثیروتاثرگذاشته واین تنوع راپدیدآوردمثلادرخوزستان همجواری باشوشتری هاودزفولی هاویالرهادرشمال ودرجنوب آن بااعراب یااستان کهگلویه درمناطق دیگرمانندچهارمحال تماس بافارس ها ،ترک زبانان و..گویش های متفاوتی راپدیدآورده است بطوری که حتی درمیان یک طایفه ویاروستاهای همجوارشاهدگویش های مختلف می باشیم .
اماقطعاهمانگونه که اکثرصاحبنظران عقیده دارندپیوستگی این لهجه بازبان پهلوی وپارسی باستان بیش ازگویش های دیگرمناطق ایران است وهمانگونه که درفرهنگ بختیاری به نقل ازلیدوعنوان شده به زبان شاهنامه شباهت زیادی داردکه طبعااین امربواسطه این بوده است که محل اسکان آنهادرطی تاریخ ازتعرض بیگانگان درامان مانده است.آرنولدویلسون نیزمعتقداست که نزدیکی لهجه بختیاری به زبان پهلوی بقدری زیاداست که زبانشناسان آن دوراجداازهم نمی دانند.البته دراین میان گرچه بختیاری هابه لربزرگ ولرهای لرستان به لرکوچک اشتهاردارندامالازم به ذکراست که گویش بختیاری ولری علیرغم وابستگی هاونقاط اشتراکی که دارندمتفاوت ازهم بوده اند.
درمقدمه فرهنگ دهخدااحسان یارشاطردرذکرتقسیم بندی زبان هاوگویش های ایرانی آنهاراجداگانه ذکرمی کند.همچنانکه خانلری معتقداست لهجه های لری ،سمنانی وبلوچی ازفارسی دری مشتق نشده اندبلکه همه آنهادرعرض یکدیگرندواصل واحدی دارندکه به حکم تحول زبان ازآن منشعب شده وهریک به طریقی تغییریافته اند.