
چاه نفت --------
شایداین چاه که نفتش اکنون
برمی افروزدفانوسی درجنگل سرد
به شب خاموش کومه ی روستامردی
روزگاری
جای اطراق ستوران ز شاهی
که به اردوگاهی
به خیال سفردورودرازیش به سر
باب فتحی ز یک قلعه ی بگشوده بودپیشاپیش
شایداین چاه که نفت اش اکنون
برمی افروزد
مشعل گرم المپیکی رادرمیدان
روزگاری بوده ست
عرصه رزم دلاورمردی
که تن خونینش
خفتگاهی فرورفته به تقدیرجفا
شعراز غلام رضایی میرقاید-----
nang bar anani ke hage in ensan ro khordeand