دکتر شریعتی می گوید:
زن عشق می کارد و کینه درو می کند ...
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر ...
می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی ...
برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف
قانونگذار می توانی ازدواج کنی ...
در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ...
او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ...
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی ...
او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد ...
او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ...
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...
و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد ...
و قرن هاست که او عشق می کارد و کینه درو می کند چرا که در چین و شیارهای
صورت مردش به جای گذشت زمان جوانی بربادرفته اش را می بیند و در قدم های
لرزان مردش، گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد سینه ای
را به یاد می آورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند ...
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد ...
و این، رنج است...
و من چنین میگویم :
همه در برابرت سر تعظیم فرود می آورندزیرا تمامی زندگی ما به خاطر ایثار و مهر مادرانه ات ، شکوه عشق عارفانه ات و صفای صادقانه ات معنا می یابد
چون هستی من ز هستی اوست /تا هستم و هست دارمت دوست
روزت مبارک
سلام دوست عزیز
حتما توهین ها به قوم دیرینه ی لر و بختیاری و دیگر اقوام لر را در رسانه ها دیده اید.
اگر می خواهید در این برهه ی حساس از تاریخ ایران پشتوانه ی زبان و هویت خود رو خالی نکنید
می تونید به سایت زیر برید و اعتراض خودتون رو نسبت به وضعیت بد و نابسامان زبان و هویت لری ابراز کنید.
در زیر بیانیه یک بخش به نام Sign petition وجود دارد که می تونید مشخصات و امضا خودتون رو بزنید تا یک رای ثبت شود.
http://www.ipetitions.com/petition/lurish-language
حتی یک رای شما تاثیر دارد.
سعی کنید این بیانیه را به دیگران هم معرفی کنید و از طریق وبلاگ وبسایت و یا وسیله ی دیگر خود اطلاع رسانی کنید.
به امید برابری تمام زبان ها در ایران
درخت بختیاری پیر نی بو ..... هر آهن کهنه ای شمشیر نی بو
کوهسار بلندبختیاری ......زمانی بی پلنگ وشیر نی بو
بسیار زیبا اما چه فایده داره؟؟؟ کیه که قدر بدونه؟
salam kheyli ziba bood mersiiiiiiiii
سلام برتو فرزند مادر خوب
بنده ام شعری درمورد مادر داشتم از همین جنس مادران
مادر من
خسته بود وجوان
زنی بود مرد گونه
آرزوئی داشت بزرگ
سرپرستی بود متین
حاکمی بود محکوم
آشنائی بود غریب
مادری بود دلسوز
به پاکی آب به شیرینی عسل
به جوانی درخت
به عاشقی مجنون
به بیداری لیلی
با امید به لیلا
به دوست داشتن شمع
به پرنده ای پروانه
گریان بود وبی کس
عزیزی بود حاضر
اوده پرنده داشت
دانه می خواستند او جمع می کرد
آب میخواستند
او می آورد
او بزرگ بود ولی نماند
اورفت وپرندگان در بند شدند
در بند بی مادری
و ماند از او خاطره
خاطره های شیرین وفراموش نشدنی
برای بچه های پرنده
وزنده ماندن با یاد این خاطره ها