××××××××
ظریفی مرغی بریان درسفره بخیلی دیدکه سه روزپی درپی بودونمی خورد.گفت :عمراین مرغ بعدازمرگ درازترازعمراوست پیش ازمرگ .
××××××××
شخصی خانه کرایه گرفته بود.چوبهای سقفش بسیارصدامی کرد.به خداوندخانه ازبهرمرمت زبان بگشاد.پاسخ دادکه چوبهای سقف ذکرخداوندمی کنند.گفت :نیک است امامی ترسم این ذکرمنجربه سجودشود.