شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

***بره***

بیرون سرمی بریدند

که من یک مشت ارزن به مرغ عشقم دادم

کلوخی قندبه چاه لیوانم انداختم

پس درازکشیدم

روی رخت خواب ابری پریشان

صدایی سرخ ازخرخره می آمد

که من پنجره راازاتاق

باپرده ای آبی جداکردم

همه چیزتمام شد

بارفتن کودکی

باسینی گوشت قربانی به خوان همسایه

****جمشیدعزیزپور****

نظرات 3 + ارسال نظر
اسفندیار پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:30 ق.ظ

با سلام
شعر زیبایی بود ای کاش نام نویسنده آنرا نیز می نوشتید . به هر حال این شعر نیز انتخاب درست شما بود ازت ممنونیم

[ بدون نام ] چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:23 ق.ظ http://jamshidazizpour.blogfa.com

از وبلاگ من با آدرس با دیدن فرمایید

مریم چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 03:21 ب.ظ

قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد