چه با ارزش است قلم وقتی که استادمی گوید
وبه آنها بیاموزد........ که قلم توتم ماست ، توتم من است. به قلم سوگند ،
به خون سیاهی که از حلقومش می چکد سوگند ،به رشحه ی خونی که از زبانش می تراود سوگند ،
به ضجه های دردی که که از سینه اش برمی آید سوگند...............
که توتم مقدسم را نمی فروشم ،نمی کشم ،گوشت و خونش را نمی خورم ،
به دست زورش تسلیم نمی کنم ،به کیسه ی زرش نمی بخشم ،
دستم را قلم می کنم و قلمم را از دست نمی گذارم.........
به جان او سوگند که جانم را ندیمه اش می کنم، اسماعیلم را فدایش میکنم ،
به خون سیاه او سوگند که در غدیر خون سر خم غوطه می خورم .
به فرمان او هر جا مرا بخواند ، هر جا مرا براند ، هر چه از من بخواهد ، در طاعتش درنگ نمی کنم .
قلم ، توتم من است - امانت روح القدس من است - ودیعه ی مریم پاک من است.........
بگزار بر قامت بلند و راستین و استوار قلمم به صلیبم کشند ، به چهار میخم بکوبند .
« توتم پرستی »
و چه زیباست کلام شمس تبریزی که راز خلقت را به خط وقلم خالق آن تشبیه می کند
... آن خطاط سهگونه خط نوشتی:
- یکی او خواندی، لا غیر.
- یکی را هم او خواندی هم غیر.
- یکی نه او خواندی، نه غیر او!
آن خط سوم منم
که سخن گویم، نه من دانم، نه غیر من!
بر فراز تاراز
کبکی از د یار اواز
سفر نمی کند
گو یی
د ندال در کمین است
فقدان (فرزاد حیدری ) افتخار افرین شهرمان را به همه همشهریان تسلیت می گویم .