شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

شهرمن M.I.S

مسجدسلیمان (پارسوماش)زادگاه کورش واولین شهر پارسی تبار

مباحثه

روزى یک استاد دانشگاه شاگردان خود را به مباحثه طلبید. او در کمال اعتماد به نفس از دانشجویانش پرسید: آیا خداوند همه موجودات را آفریده است؟
یکى از دانشجویان با شجاعت پاسخ داد: بله.
استاد پرسید: هر موجودى را؟
دانشجو جواب داد: بله هر آن چه را که وجود دارد.
استاد گفت: در این صورت این جمله که خداوند شیطان را هم آفریده، درست است. چرا که شیطان هم وجود دارد.
دانشجو نتوانست به این پرسش پاسخ دهد و ساکت ماند.
استاد با حالتى حاکى از احساس خشنودى با خود این طور اندیشید که بار دیگر توانسته است اثبات کند که ایمان و اعتقادات مذهبى چیزى جز افسانه نیست.
در همین حال ناگهان دانشجوى دیگرى دست بلند کرد و پرسید: استاد آیا سرما وجود دارد؟
استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد. آیا تو تا به حال سرما را احساس نکردى؟
دانشجو با کمال احترام پاسخ داد: استاد در واقع سرما وجود ندارد. بر پایه نتایج دستاوردهاى دانش فیزیک، سرما در واقع عبارت است از فقدان کامل یا غیبت کلى گرما. یک شىء را تنها زمانى مى‌توان مورد مطالعه قرار داد که انرژى از خود ساطع کند و انرژى هر جسم به صورت گرما ساطع مى‌شود. بدون گرما اشیاء ساکن و فاقد نیروى جنبش هستند و نمى‌توانند از خود واکنش نشان دهند. اما سرما وجود ندارد. ما خود واژه سرما را ابداع کرده‌ایم تا پدیده فقدان گرما را به کمک آن توصیف کنیم.
دانشجو در ادامه پرسید: تاریکى چطور استاد؟ آیا به نظر شما تاریکى هم وجود دارد؟
استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد.
دانشجو باز گفت: شما بازهم اشتباه مى‌کنید استاد. تاریکى نیز چیزى جز فقدان کامل نور و روشنایى نیست. از نظر فیزیکى مى‌توان نور و روشنایى را مورد مطالعه قرار داد اما تاریکى را خیر. اگر نور را از منشور عبور دهیم، رنگ‌هاى گوناگونى براساس طول موج امواج نورانى از آن خارج مى‌شود. تاریکى نیز عبارتى است که ما از آن براى توصیف حالت فقدان نور استفاده مى‌کنیم.
در پایان دانشجو از استاد پرسید: شیطان چطور؟ آیا شیطان هم وجود دارد؟
خود وى ادامه داد: شیطان نیز بر غیبت خداوند در دل انسانها و حالت دورى از عشق، بخشش و ایمان دلالت دارد. عشق و ایمان همانند نور و حرارت هستند. این دو وجود دارند و فقدان آنها است که شیطان نام گرفته.
این بار نوبت استاد بود که حرفى براى گفتن نداشته باشد.
نام این دانشجو آلبرت اینشتین بود

نظرات 4 + ارسال نظر
کیارش- از سرزمین پنج خورشید سه‌شنبه 18 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:28 ب.ظ http://5sunland.blogfa.com

درود اردشیر عزیز

فکر میکنم آن استاد علاوه بر استدلال فزیکی نیاز به مطالعه متا فزیکی بیشتر داشت.چقدر دنیا خام و محدود است بدون متافزیک و عرفان و ....
بدرود

دکتر جلیلی چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 ساعت 09:49 ب.ظ

از مطلب زیبا و معنادار جنابعالی متشکرم
موجز نویسی در وبلاگ مفید تر است
منتظر نوشته های بعدی شما هستم.

بابادی چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:53 ب.ظ http://higar.blogfa.com

سلام و بسیار خسته نباشید از زحمتهای که میکشید ممنون هستیم

موفق باشید

امان الله شیخ رباط چهارشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 10:01 ق.ظ

سلام
شیطان خوب آفریده شده بود به عنوان یکی از مقربترین موجودات در زمان خود او ۵هزار سال عبادت خدواند را بدون هیچ چشم داشتی بجا آورد وقتی انسان سرشته شد وخدواند بر خلاقیت خودش درود فرستاد می بایستی که در این میان آنها که به ظاهر عبادت می کردند ماهیت خود را نشان دهند بنا براین سجده در برابر انسان خواست خداوند متعال بود همه باید اطاعت می کردند ولی عظمت خداوند را ببین که چگونه اجازه به شیطان داد تا هرکس در ایمانش سستی باشد منحرف شود بیاید در ایمان خودمان استوار باشیم تا از الطاف خداوندی بهره مند شویم
بنی آدم اعضا یک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد